آنيتاآنيتا، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 28 روز سن داره
مامانه آنیتامامانه آنیتا، تا این لحظه: 35 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره
بابایه آنیتابابایه آنیتا، تا این لحظه: 40 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره
یکی شدنه دلامونیکی شدنه دلامون، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره

آنيتا عسل مامان و بابا

مراقب حاضر جوابی بچه ها باشید.....((جالبه بخونيد))

دختر کوچکى با معلمش درباره نهنگ‌ها بحث مى‌کرد. معلم گفت: از نظر فيزيکى غيرممکن است که نهنگ بتواند يک آدم را ببلعد زيرا با وجود اينکه پستاندار عظيم‌الجثه‌اى است امّا حلق بسيار کوچکى دارد. دختر کوچک پرسيد: پس چطور حضرت يونس به وسيله يک نهنگ بلعيده شد؟ معلم که عصبانى شده بود تکرار کرد که نهنگ نمى‌تواند آدم را ببلعد. اين از نظر فيزيکى غيرممکن است. دختر کوچک گفت: وقتى به بهشت رفتم از حضرت يونس مى‌پرسم. معلم گفت: اگر حضرت يونس به جهنم رفته بود چى؟ دختر کوچک گفت: اونوقت شما ازش بپرسيد. ************ ********* ********* ********* ** يک روز يک دختر کوچک در آشپزخانه نشسته بود و به مادرش که داشت آشپزى مى‌کرد نگاه مى...
4 شهريور 1392

سخني از پيامبر...

      رسول خدا(ص) فرمود: به پدرانتان نیكی كنید تا فرزندانتان به شما نیكی كنند، از زنان مردم چشم‌پوشی كنید تا دیگران نسبت به زنهای شما چشم‌پوشی كنند. كنزالاعمال جلد 16 صفحه 466 ...
4 شهريور 1392

داستان زيباي يك دختر.....

خانوووووووم….شــماره بدم؟؟؟؟؟؟ خانوم خوشــــــگله برسونمت؟؟؟؟؟؟؟ خوشــــگله چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟؟؟؟؟؟ اینها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید! بیچــاره اصـلا” اهل این حرفـــــها نبود…این قضیه به شدت آزارش می داد تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود و به محـــل زندگیش بازگردد. روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت… شـاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی….! دخترک وارد حیاط امامزاده شد…خسته… انگار فقط آمده بود گریه کند… دردش گفتنی نبود….!!!! رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد…وارد حرم شدو کنار ضریح نشست.زی...
4 شهريور 1392

آنيتا وقتي براي اولين بار به زيارت رفت.....

دختر گلم اينجا تقريبا 2ونيم ،3ماهه بودي كه رفتيم امام زاده عيسي (ع) اونوم مادر جون هستش كه شما بغلش هستيد مادر جون خيلي خيلي مهربونه و هميشه بي منت و عاشقانه ما رو دوست داره و در حق من وتو خيلي خيلي خوبي كرده از منم بيشتر در حقت خوبي كرده هرچي از خوبيش بگم كم گفتم انشاالله بزرگ شدي خودت باچشمات ميبيني و ميفهمي كه چه مادر خوبيه وهميشه احترامشو نگه دار و عاشقانه دوسش داشته باش  **الهي كه 120 ساله شه و هميشه كنارمون بمونه ** مامان گلم خيلي خيلي دوست دارم( (ميميرم برات))  بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس به روي ماه هر دوتاتون عزيزاي من **دخترت كبري ** ...
1 شهريور 1392

بابايي تولدت مبارك .......

           پدر بشنو اين حرف فرزند خويش        عزيز و گرامي و دلبند خويش       تويي مايه ي بود و پيدايشم      كنارت به ناز و به آسايشم    پدر تكيه گاه وجود مني             تو سرمايه ي هست و بود مني     **تولدت مبارك بابا مهدي جون**   بابايي  انشاالله 120 ساله شي هميشه كنار من و مامان بموني ((دوست داريم خيلي زياد هر چي بگيم بازم كمه ))  از طرف مامان كبري و دخترت آنيتا جون  بووووووووووووووووووووووووو...
1 شهريور 1392